بیشتر اوقات به آن اتوبانها و جادههای پیچ در پیچی که من را به خانه تو میرساند فکر میکنم. در آن سالها دائم جادهها در دست ساخت بود. نمیدانم اکنون که سالها میگذرد، آن جادههای خاکی و مارپیچ که مرا در متر مترِ خود به سوی تو دفن کردهاند، درست شدهاند یا نه. آن چشمانداز اتوبانهایی را به یاد میآورم که چون طلوع زیبا و بیهمتای ناامیدی در قلب میدرخشد. آن جادههایی که گاهی یخ زده بودند و گاهی آفتابی جهنمی و ماشینهایی که تا کیلومترها در اتوبان توقف کردهاند. اکنون من در نور لرزان چراغهای این اتوبانها در نیمه شب دفن شدهام. این جادهها در مغز من مسیر عبور موریانهها شدهاند…
کاربر عزیز
جهت دانلود وارد پنل کاربری خود شوید
چنانچه از اعضای آنوبيس نیستید برای ثبت نام اینجا کلیک کنید.
خلاصه داستان
بیشتر اوقات به آن اتوبانها و جادههای پیچ در پیچی که من را به خانه تو میرساند فکر میکنم. در آن سالها دائم جادهها در دست ساخت بود. نمیدانم اکنون که سالها میگذرد، آن جادههای خاکی و مارپیچ که مرا در متر مترِ خود به سوی تو دفن کردهاند، درست شدهاند یا نه. آن چشمانداز اتوبانهایی را به یاد میآورم که چون طلوع زیبا و بیهمتای ناامیدی در قلب میدرخشد. آن جادههایی که گاهی یخ زده بودند و گاهی آفتابی جهنمی و ماشینهایی که تا کیلومترها در اتوبان توقف کردهاند. اکنون من در نور لرزان چراغهای این اتوبانها در نیمه شب دفن شدهام. این جادهها در مغز من مسیر عبور موریانهها شدهاند…